ماهی پر از اولین ها ( آلبوم 4 )
سلام به همه
از همه مهربونایی که تو این مدت اومدن و به ما سر زدن و سراغمونو گرفتند ممنونیم
و ببخشید که نبودم و جبران کنم.
حالا اومدم با یه عالمه عکس.
خدارو شکر بعد از اون سرماخوردگی سخت من و مسیحا هر دو خوبیم و دیگه مریض نشدیم.
هر روزی که میگذره واسه همه عزیزتر و شیرین تر میشی.
هر جا میریم دلبری می کنی و همه رو عاشق خودت میکنی.
ماه اولین ها بود !!
تجربه های جدیدی داشتی و من رو هر روز ذوق زده می کردی
اولین حرفای معنی دار..
اولین اشاره ..
اولین بازی ..
اولین دندون..
اولین کباب ..
اولین زمین خوردن ..
اولین برف ..
اولین یلدا ..
اولین کاغذ خوردن ..
عکسای مسیحا رو تو بقیه ش ببینین
وقتی بازی می کنم ازم عکس میگیری تمرکزم بهم میریزه !!
اینجا چیه ؟! مهندسی کنم یه کم ...
مامان هما اینجا چیه ؟!!
گل گل گل... گل از همه رنگ...بیا مامان هما اینم گل !
یه روز خوب توی رستوران شیان پارک لویزان
اینم عمه جون و پسرعمه جونم
خانواده ی سه نفره ما
فدای ژستت..عاشقانه دوستت دارم
دو مرد زندگی من.. فدای هر دو
مدل جدید گریه کردن مسیحا ..با ژست اووووو !
وقتی تو کاغذ میخوری ..!! و من دیر می فهمم.. ! و دعوات می کنم !
اولین برفی که بارید .. چقدر واست عجیب و جالب بود..
تو چقدر شیرینی.. به دلم میشینی ..
اولین شب چله با مسیحا هندونه ای!
میز خوراکی ها خونه ی مامان بزرگ مامان هما!
به به.. عجب کیکی... همشو میخورم..
مهربون ترین باباجون دنیا همیشه منو می خندونه!
خیلی خوش گذشت امشب..جاتون خالـــی
خونه ی مامان شهین مهربون
وقتی تو ژست می گیری و من عاشق تر میشم !!
اولین کباب خیلی چسبید... هااامممم
یه تولد کوچولو برای آخر ماه هشتم.. البته عکسا با کلی تاخیر اومد!
مرسی از همه مهربونایی که واسمون نظر میذارن و شرمنده مون میکنن.