سرماخوردگی !
آخ آخ ! چند وقته که نیومدم و واست هیچی ننوشتم.
از بس درگیر سرماخوردگیت شدم عزیزم!
تو مریض شدی. اونم یه سرماخوردگی سخت.
با کلی سرفه و آبریزش بینی و نخوابیدن ها و دارو نخوردن ها !
فدات بشم که خیلی اذیت شدی.
تازه هنوز خوب نشده بودی که منم مریض شدم و حالا دوتایی سرفه می کنیم!
توی این جریانات یه اتفاق دیگه هم پیش اومد.
این که : ظاهرا شما به داروی آنتی بیوتیک آزیتروماسین حساسیت داری.
با خوردنش شکمت شل شد و روزی ده بار پوشکتو کثیف می کردی
و به خاطر این دارو باسنت هم دچار سوختگی شد.
جیگرم کباب شد. چون توی این نه ماه تا حالا پات نسوخته بود.
پماد آ.د و کالاندولا و پودر بچه هیچ فایده ای نداشتند.
به لطف عمه زهرا جونت از پماد ماهی که مخصوص سوختگی بود استفاده کردم
که خدارو شکر بعد دو روز خوب شدی. آب رو آتیش بود.
حالا داری کم کم بهتر میشی اما هنوز سرفه می کنی.
امیدوارم زودتر این سرفه ها تموم بشه.
الانم زودی باید برم. وقت گذاشتن عکسای این ماهتو و شکلک مکلک ندارم!